ادامه معرفی کتاب مخزن اللئالی در فضیلت مولی الموحدین به قلم استاد صمدیان
بسم الله الرحمن الرحیم
#3 ?
*مقصود از محبت امیرالمومنین (علیه السلام) محبت به مقام امامت و ولایت است*.
بانو با دو دلیل *عقلی و نقلی* این مطلب را اثبات میکنند.
? *دلیل اول* هر فرد عاقلی میداند که این همه فضائلی که از ان سرور در اخبار رسیده فقط از جهت کمالات نفسانیه و طبیعیه ایشان نیست ، چه بسا بعضی از این کمالات در بعضی از افراد بشر ظاهر شده است، مثل سخاوت حاتم طایی و عدالت انوشیروان و…. و اگر منشاء وجوب دوستی فقط کمالات نفسانی و طبیعی باشد پس به حکم الاهی باید محبت به چنین افرادی اگر چه کافر باشند واجب باشد. مثلا وجوب دوستی و محبت با کسی که دارای جمال و یا تناسب در گفتار و فصاحت و یا اعتدال اخلاق و دارای عدالت هستند نیز باید ثابت باشد ولی چنین نیست. اگرچه هر کمال طبیعی مثل جمال و یا کمال نفسانی مثل صفات حسنه باعث محبت می شود ، اما آنچه که همدوش محبت حق تعالی است و و از عذاب الاهی ایمن میگرداند ، آن چنانکه در احادیث محبت به مولا چنین آمده، به جهت این امور طبیعی و نفسانی نیست، بلکه محبت از روی معرفت به مقام نورانیت و امامت، چنین فائده هایی را دارد که از عذاب میرهاند.
?البته این دوستی اگر عوامانه هم باشد، اگر چه این کمترین درجه محبت است لکن اگر مردم در این محبت صادق باشند، باز هم باعث اتصال و قرب به حضرت حق میگردد. زیرا محبت جاذبه ی الاهی است و به هر حال سبب اتصال معنوی بین محب و محبوب است. والبته هر چه معرفت بیشتر، محبت هم بیشتر میگردد و در نتیجه درجه ی محب هم بالا میرود.
? *دلیل دوم* دلیل نقلی است و بانو باذکر چند خبر ثابت میفرمایند که این محبت از نوع محبت به مقام ولایت است.
مفضل از امام صادق علیه السلام سوال می نماید که علی بن ابی طالب به چه جهت قسمت کننده ی بهشت و جهنم است؟ ایشان میفرمایند که به جهت اینکه دوستی او ایمان و بغض او کفر است و بهشت برای اهل ایمان و جهنم برای اهل کفر خلق شده است.
سوال و جواب ادامه میابد تا این مرحله که سوال میشود: آیا انبیاء و اوصیاء هم حضرت علی را دوست داشتند؟
حضرت بعد از بیان طولانی میفرمایند آیا جایز است کسی را که خدا و پیامبر آخر الزمانش او را دوست دارند انبیاء و اوصیاء، او را دوست نداشته باشند؟
مفضل با این احتجاج، جواب خود را دریافت نموده و بانو هم با این بیانات ثابت مینمایند به دلیل اینکه زمان وجود انبیاء و اوصیاء، حضرت امیر، وجود جسمانی نیافته بود که انبیاء و اوصیاء جسم او را دوست بدارند، پس منظور از دوست داشتن او محبتی است که به مقام روحانیت و ولایت او داشته اند. صص15 الی 27
اما این *مقام نورانیت* که بانو از ان صحبت میکند چه مقامی است؟
ادامه دارد…